فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

فاطمه نفس بابا ومامان

بدون عنوان

سلام به همه نی نی ها ازجمله دوستانی که به وبلاگم سر میزنن فاطمه امروز جمعه تب شدیدی داره واسش دعا کنید امروزگفت مامان برو تو کامپیوترم ببین کسی سراغم نیومده گفتم عزیزم الان ده روزه که وبلاگو عمه برات ساخته کم کم همه باهامون دوست میشن حالا من وفاطمه کنار هم نشستیم وداریم مطلب مینویسیم ...
21 بهمن 1391

بدون عنوان

نامروز چهارشنبه 2روز مونده بابایی از سر کار بیاد بهم قول داده بریم پارک امروز 18 بهمن 1391 من ومامان تو خونه نشستیم وحرفهایی که من میزنم رو مینویسه من بابا ومامان رو خیلی دوست دارم آغا جون وعزیز جونامم دوست دارم
18 بهمن 1391

بدون عنوان

الان35روز مانده به تولد فاطمه 22اسفند روز تولد فاطمه است ازحالا داره تدارک میبینه که جشن تولد براش بگیریم راستش الان5ساله میشه ولی 4 بار براش تولد گرفتیم خیلی دوست داره شما هم باشین 22اسفند همتون رو دعوت میکنیم واسه جشن تولد فاطمه♥♥♥♥♥♡♡♡♡♡::::::::::::تولد تولد تولدت مبارک 
17 بهمن 1391

بدون عنوان

سلام من مامانی فاطمه هستم امروز 6روزه که فاطمه مریضه شب تاصبح پا شورش میکنمتا حالا 3 تا آمپول زده از شما نی نیها میخوام مواظب باشید خدایی نکرده مریض نشید فاطمه الان کنار بخاری خوابیده داره با عروسکش حرف میزنه  امروز حالش بهتره باباش جمعه از سر کارمیاد ما منتظرش هستیم بسلامتی بیاد  ...
16 بهمن 1391

اولین قدم.....................

                             من عمه فاطمه مامان فاطمه گلی هستم نه اشتباه نکنید دوتا این فرشته اسمشون فاطمه است دنیای منن ومن با در خواست خودم واجازه داداشم این وبلاگ رو براش ترتیب دادم که از این به بعد بابا مامان مهربونش قصد دارند خاطرات بهانه زندگیشو ثبت کنن فاطمه گلم، عمه جان دوستت دارم فاطمه الان مهد میره ،باباش هم مثل بابای فاطمه من خارج از شهر کار میکنه وبا مامانش تنها زندگی می کنن این دختر گل هم بد جوری به باباش وابسته هست با ما باشید ودوباره سر بزنید...
8 بهمن 1391
1